دختری از دنیای پاییز

مبر ز موی سپیدم گمان به عمر دراز جوان ز حادثه ای پیر میشود گاهی (غزل هستم )

دختری از دنیای پاییز

مبر ز موی سپیدم گمان به عمر دراز جوان ز حادثه ای پیر میشود گاهی (غزل هستم )

پست حاوی چسناله است پست شاید موقت به اندازه ی خوشی های این روز های مان

سلام راستش اصلا نمیدونم باید این پست چطور شروع کنم  انقدر که از فضای نوشتن دور افتادم راستش من از خودمم دور افتادم این من امروز اصلا برای ناشناخته اس من اصلا دیگه این ادمی  که الان هستم و نمیشناسم 

حالم بد خیلی خییییییییییییییلی بیشتر از خیلی اگر بخوام درباره ی کرونا حرف بزنم باید بگم الان درست 3 ماه 20روز هست که من خونه نشینم بیشترین فاصله ای هم که از خونه خارج شدم  دم در حیاط بوده که پست اومده مانتو و شالی هم که باهاش تا توی حیاط میرم توی تراس همیشه با دستکش میرم بعدم  دوش الکل میگیرم 

شکر خدا مامان هست تمام موارد رعایت میکنه بهمون یاداوری میکنه کنترل میکنه و خلاصه میگذره 

 اخرین باری  هم که رفتم پایین پیش مامان بزرگ اینا 3 اسفد بود رفتم دلمه بیارم از خونشون  و هنوز داخل این خونه نرفتم هنوزم که هنوزه نرفتم که چایی باهاشون بخورم از 

بدبختی های زندگیم بگم اونا  بگن غصه نخور میگذره اینا همش میگذره دایی هام همه چایی عصرونه اشون خونه ی پدر و مادر از دست دادن همه ی ما دورهمی های اخر هفته ی خونه ی مامان برزگ و بابا بزرگ از دست دادیم و تنها با لبخند های پشت موبایل و تجدید خاطرات خوشیم 

ولی خوشیم به همین بودنه  اینکه هستن  کاش همه باشن در کنارم هم با خانواده کسی داغ نبینه  از کرونا از حوادث اشتباهی این روز ها 

از اینکه چرا ماها هست که  حالمون خوب نمیشه از اینکه افتادیم توی یه سیکل بدبختی که تموم نمیشه ما رو بیشتر توی خودش میکشه ذره ذره داره ما رو می بلعه و ما با این درد 

انگار داریم کنار میایم بدون اینکه بفهمیم چی داریم میشیم چی داره میشه امان امان 

برگردیم به حال من این روز های خودم  دلم میخواد این روز ها خیلی گریه کنم ولی گریه ام نمیاد کاش گریه ام میومد خالی میشدم 

کاش میشد با کسی غریبه حرف زد  یادمه یه بار خوندم توی همین چین تش گرفته ی اسمشو نبر 

میگفتن یه رستوران یا کافه هایی هست درست یادم نیست که میری اونجا و ادم های هستن که اونجا شغلشون اینه که میان میشینن همراه تو غذا میخورن و به حرفات گوش میدن خوبه ها فکر کن باحاله ادم تمام حرف ها شو به کسی بزنه که نمیشناسه والا کی کی به کیه تاریکیه البته به درد ایران نمیخورد فردا طرف تو خیابابون  یه باره  می دیدت میگفت اااا تویی که فلان شدی فلان مشکلت حل شد یا تهدیت میکرد   حرفاتو پخش میکنم البته زندگی چس ما چیزی برای پخش کردن نداره :)

به هرحال کلا اگر یکی ازم بپرسه فایده ی مشاور رفتن چیه میگم بزرگترین فایده اش اینه میری هر چی حرررف هست تو مخت میگی از حرف حسابی تا شر و ور 

بعدم یکم به درک حالت از خودت کمک میکنه   بعدم  نگران این نیستی که طرف غصه اتو بخوره یا برات ناراحت بشه یا شبا بخاطر تو و غصه ی تو نخوابه 

به طوری کلی شاید اگر توی یکی از این بلادای کفر بودیم  الان با یکی دوست بودم اونم بهم میگفت کااااما ن بابا بیا عشق و حال کنیم برای اینده برنامه ریزی کنیم 

بعدم من بگم من نگران همین اینده ام استرس  همین اینده ی کوفتی منو کشت 

اونم بگه مگه حواست نیست بابا ما تو کاناداییم  اینجا همچی فرق داره اینجا اگر چیزی سخت باشه ارزششو داره اینجا استرس بالاخره تموم میشه از استرسی به استرس دیگه ای تبدیل نمیشه 

اینجاادم میتونه کمی زندگی کنه 

ای حضرت ادم ای حضرت ادم اخه چی بگم من 

سیب   ارزش داشت سیب اصلا ادمو گشنه میکنه 

اگر موزی بود ته دلتو بگیره هندونه ای طالبی  یکم خنک بشی 

توت فرنگی باشه  جذاب باشه هلو و زرد الو باشه خوردنش  راحت باشه اخه سیییییب 

خوبه حالا ببین کاراتو 

الان عمر من که انداره ی تو نیست چس مثقاله همین چسم بخش اعظمش داره تو گوه میگذره 

خدایا چی بگم بازم شکر ادمایی هستن که چی بگم .............

این روزا  خیلی دیگه چیزی بهم حال نمیده اون موقع میشد با یه خوردنی کمی حالم و خوب کرد با یالاد سزار با برگر و پیتزا  مرغ سوخاری سوسیس بندری کپه و خیلی چیزای دیگه ولی الان دیگه همونا هم نیستن  که 2 ساعت به زندگی امیدوارت کنن 

  چقدر این پست قر و قاطی شد 

هنوز حرف دارم ولی از اونجایی که ادم بد اخلاق داغون بی حوصله ای شدم حوصله ندارم دیگه 

خیلی خستم من فقط خیلی خستم 

از طلوع و غروب تکراری این روز ها 

من حتی حتی میترسم گله و شکایت کنم مبادا اوضاع از این بدتر بشه در صورتی که چیزی واقعا دست من نیست من برای روحیه ی خودمم کاری از دستم بر نمیاد 

  هر جا احساس کردم نفسم بالا نمیاد قلبمم داره میپکه پروپرانولول می خورم  شل میکنه  قلبم  راه نفسم باز میشه حداقل 

خلاصه که چی بگم مراقب هم باشین هم به خودتون هم به بقیه الکل بپاشید یه کرم مرطوب کننده  پیش الکل هاتون باشه دستاتون رو برای بعد کرونا میخواید برای رقصیدن و دست زدن های توی دورهمی و عروسی معلوم نیست کی باشه 

خدا هست بالاخره ته تهش خدا هست 

فعلا