دختری از دنیای پاییز

مبر ز موی سپیدم گمان به عمر دراز جوان ز حادثه ای پیر میشود گاهی (غزل هستم )

دختری از دنیای پاییز

مبر ز موی سپیدم گمان به عمر دراز جوان ز حادثه ای پیر میشود گاهی (غزل هستم )

ماییم و نوای بی نوایی

سلاااااام سال نو مبارک امیدوارم امسال سال رسیدن به تمامممم چیزایی که میخواید باشه 

من دوست ندارم کاری همه الان دارن انجام میدن انجام بدن ولی چون از دیروز دلم میخواد حرف بزنم اینجا و الان حرف زدم متقارن شده با  فوت آزاده نامداری اول از اون شروع میکنم

در حال حاضر برگام ریخته که من دیشب به طور اتفاقی عکس نامداری رو توی اکسپلور اینستا دیدم و یاد بچگی هام افتادم که عصرا برنامه هاش بخش میشد و باخودم فکرکردم چقدره من این ادم رو ندیدم وارد پیجش شدم و یه سری از عکس  هاش رو نگاه کردم تبریک عیدشو رو دیدم با خودم فکر کردم این ادم از چه طوفان هایی عبور کرد که حالا برسه به اینجا که کنار بچه اش عید تبریک بگه و با خودم فک کردم چه خوب که شرایط رو هندل کرده  پایین تر که رفتم دیدم از نوشته که سال ها مطالعه کرده و درست موقعی که میخواسته استفاده کنه تمام اون ماجرا هایی که همه میدونیم رخ داده و ممنوع التصویر شده اون لحظه با خودم گفتم که ببین هنوز ناراحته و غصه میخوره ولی داره ادامه میده 

امروز برگام ریخته که تمام دیشب که من داشتم عکس هاش رو میدیدم این فوت کرده بوده 

و به نظرم که خودکشی نکرده نکته ی بهت آورش بی خبری 48 ساعته خانوده از اون بوده 

نمیدونم اها خلاصه اینو گفتم که به اینجا برسم  عقل و منطق من مدت های زیادی هست که به این باور رسیده تماااام زندگی ها مشکلاتی دارن و هییییچ زندگی بی مشکل نیست 

دومین جمله ای که بازم عقلم بهش باور داره نه روانم و قلبم اینه که باطن زندگی خودمو نباید با بیرون زندگی کسی قیاس کنم خوب من   مدتی هست که   احساس کمبود دارم 

دارم فک میکنم که من توی چه لول از اجتماع قرار میگیرم و شروع میکنم امکانات دارایی و شرایط مالی و اجتماعی رو میشمارم در اخر همه ی اینا مال من نیست مال خانواده اس ولی خوب سنی هم ندارم هنوز زوده برای سرزنش خودم بعدم الان دیگه از فضل پدر به جایی رسیدن که عیب نداره تازه شرایط  خانواده ی من از پارسال تا حالا تغییر نکرده پس حس گند از درون منه 

هیچی شب همین طور که داشتیم درباره نامداری حرف میزدیم  من به مادر خویش از اعتقاد عقلی خود گفتم که کاش نمیگفتم 

اره بعد گفتم مثلا دوستمو ببین شرایط مالیشون چقدر ررر خوبه 

الان به نظرت مشکل اینا چی میتونه باشه  گفت شاید توی دل مادر دوستت از انتخابی که دوستت کرده ناراحت باشه 

بهش میگم صرفا چون انتخابش با انتخاب مادرش یکی نبوده نمیتونی بگی اینو  دوستم توی انتخابی که کرد بهترین ممکن رو بدست اورد بعد بهش گفتم به نظرت اگر من بودم و  من اون انتخاب رو کرده بودم بازم انقدر موفق بودم اقا نه این مادر من چند لحظه مکث کنه  بعد بگه نمیدونم اره شاید حالا تا اینقدر نه 

میدونی چیه اون خودشو باور داشت تو باور نداری میدونی اون توی اون شرایط حتی دوست پسر داشت ولی تونست شرایط و هندل کنه در پرانتز لازمه اعلام کنم مادر من مخالف روابط نیست توی موقعیتی که من الان هستم داشتن دوست پسر میتونه حاشیه ایجاد کنه  و...... و خوب هرکس میتونه انتخاب کنه که این مسیر رو دوست داره چطور بره 

اره اینکه من ناراحت شدم و دارم فک میکنم بانوی گرامی شما به من بچه ات اخه چرا اینو گفتی این همه مواظب اعتماد به نفس منی خراب کردی خراب کردی 

الان عصبی ام و ناراحت  و خوب   اصلا چی بگم 

زندگیم گرفتاره خزان و من فقط نظاره میکنم