دختری از دنیای پاییز

مبر ز موی سپیدم گمان به عمر دراز جوان ز حادثه ای پیر میشود گاهی (غزل هستم )

دختری از دنیای پاییز

مبر ز موی سپیدم گمان به عمر دراز جوان ز حادثه ای پیر میشود گاهی (غزل هستم )

باز گشت همه به سوی اوست 

فلوکستین  و پروپرانولول 

میترسم خیلی میترسم از شب از روز از ساعت ها 

کاش خودکشی میکردم 

حتی از اونم میترسم 

من از ایم موقعیت سیاهی که توشم میترسم 

کاش خودکشی کنم 

میدونی حتی حوصله ندارم زنگ به مشاور بزنم براش از حالم تعریف کنم 

کاش خودکشی کنم 

من از مرگ طبیعی هم میترسم  

من کلا میترسم 

کاش پناهی بود 

خدایا چه کنم 

خدایا چه بد که نمیشنوی 

من میترسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسم 

کاش خودمو از این  دنیا پاک کنم 

من انگاری بختم به سیاهی شب  شد 

وای دیدی چی شد 

خدایا چه کنم