دختری از دنیای پاییز

مبر ز موی سپیدم گمان به عمر دراز جوان ز حادثه ای پیر میشود گاهی (غزل هستم )

دختری از دنیای پاییز

مبر ز موی سپیدم گمان به عمر دراز جوان ز حادثه ای پیر میشود گاهی (غزل هستم )

میترسم خیلی میترسم از شب از روز از ساعت ها 

کاش خودکشی میکردم 

حتی از اونم میترسم 

من از ایم موقعیت سیاهی که توشم میترسم 

کاش خودکشی کنم 

میدونی حتی حوصله ندارم زنگ به مشاور بزنم براش از حالم تعریف کنم 

کاش خودکشی کنم 

من از مرگ طبیعی هم میترسم  

من کلا میترسم 

کاش پناهی بود 

خدایا چه کنم 

خدایا چه بد که نمیشنوی 

من میترسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسم 

کاش خودمو از این  دنیا پاک کنم 

من انگاری بختم به سیاهی شب  شد 

وای دیدی چی شد 

خدایا چه کنم 




نظرات 1 + ارسال نظر
دونده شنبه 9 اسفند 1399 ساعت 06:27 https://mycolddays1.blogsky.com/

سلام دختر پاییز
خوبی دختر؟

خودکشی؟ دوست داری دیگه نباشی؟
حس میکنی خدا دیگه نمیبینه تو رو؟ صداتو نمیشنوه دختر؟؟؟!

دقیقااا تمام چیز هایی که گفتی
دقیقا همین :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد