دختری از دنیای پاییز

مبر ز موی سپیدم گمان به عمر دراز جوان ز حادثه ای پیر میشود گاهی (غزل هستم )

دختری از دنیای پاییز

مبر ز موی سپیدم گمان به عمر دراز جوان ز حادثه ای پیر میشود گاهی (غزل هستم )

اولین پست

سلام غزل هستم 

از اشنایی تون خوشحالم 

14 سالمه به نظرم ادم ها با هر سنی  یک سری دغدغه ها و هدف ها داره 

یک سری غم ها شادی ها خوب منم از این قاعده جدا نیستم 

این رو گفتم که فکر نکنید به خاطر سنم چیزی برای گفتن ندارم 

خوشحال میشم همراهیم کنید 

نظرات 4 + ارسال نظر

سلام گوگولی.نازی به تو که از الان مینویسی.خیلی تعجب کردم سنتو دیدم.تاحالا دوست به این سن نداشتم خخخ

اختیار دارین خوشحال میشم همراهیم کنید داستش وبلاگ های زیادی میخونم اول خجالت کشیدم خودم رو معرفی کنم اما تصمیم گرفتم هر وبلاگی رو که میخونم حداقل روشن بخونم و لینک کنم

مجتبی دوشنبه 23 شهریور 1394 ساعت 08:23

واقعا زندگی سخت هر چه میری جلو تر فکر میکنی ساده تر میشه ولی روز به روز سخت تر میشه

حداقل جایگاه نسبتا ثابتی وجود داره

مجتبی شنبه 21 شهریور 1394 ساعت 16:40

موفق باشیدکاش من هم 14 سال داشتم خیلی خوب / من الان 30سال دارم

همیشه هم خوب نیست زحمتی که ادم میکشه تا به جایگاهی که الان داره برسه انقدرررر زیاده و انقدر استرس زا که ادم بخواد دوباره شروع کنه نمی ارزه البته به نظر من

آشتی چهارشنبه 11 شهریور 1394 ساعت 14:21

سلام عزیزم.
مبارک باشه.
ایشالا از خوشی ها بنویسی.

ممنون گلم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد