دختری از دنیای پاییز

مبر ز موی سپیدم گمان به عمر دراز جوان ز حادثه ای پیر میشود گاهی (غزل هستم )

دختری از دنیای پاییز

مبر ز موی سپیدم گمان به عمر دراز جوان ز حادثه ای پیر میشود گاهی (غزل هستم )

صدامو داری ؟

کاش میشد حرف بزنم کاش  اینجا میشد  همچی رو کامل گفت ولی نمیخوام میدونی چرا چون اگر بگم اگر همشو بگم در نهایت تو به چشم یه بازنده  بهم نگاه میکنی و میگی اخی بعدم رد میشی  

از خیلی سال ها پیش چیزایی که من به سختی بدست اوردم بقیه خیلی راحت بهش رسیدن انگاری 

یا  شاید وقتی تعریف کردن برام اصرار داشتن که بگن اسون بوده براشون 

مثلا  اااا تو برای فلان درس میشی انقدر میخونی  جاسم ( اسامی الکیه )پسر ما اصلا نمیخونه میره همین طوری میده میاد تازه بهش میگم تو که نخونده اینه نمرت بخونی چی مییشه 

اااا تو برای فلان امتحان استرس داری بابا ما اصلا از امتحان های کوکب خبر نداریم 

وووووو از این دست ماجرا ها خوب همه ی اینا به طور ناخوداگاه میمونه تو ادم 

هرچند بعد ها گاهی چیز هایی خلاف همین حرف های خودشون از خودشون شنیدیم ولی خوب 

میدونی اتفاقا تمام اون ادم ها هم به جایی رسیدن فقط انگار مسیر برای من پر مانع بود و هست 

بیاین یه چیزی بگم بتون من بدبختانههههه همون یه ذره ایمان هم از دست دادم 

بنده ی همچین تعریفی هم نبودم ها 

نماز چهار خط درمیون روزه ها هم از وقتی افتاد تو تایم امتحان ها که هیچی  ولییییی میدونی ته دلم گرم و قرص بود یه جاهایی از یه سری ماجرا ها دقیقا متوجه میشدم که هست 

اون موقع شبا قبل خواب دو رکعت نماز میخوندم 

ذکر میگفتم 

قبل خواب دعا میکردم 

یه سری دعا داشتم که بهشون ایمان داشتم 

یعد یهو دلم سرد شد 

الان تو قلبم یه چیزی نمیذاره 

تا میام حرف بزن  یه چیزی بم میگه با کی حرف میزنی کسی که تو رو نمیشنوه اصلا 

حرف زدن بیشتر بیقرارم میکنه 

حالا این برای منی که همیشه شعارم اینه ایمان داشته باشید به هرچیزی ،هر طوری، فقط خیالتون راحت باشه که وصلید به یه نیرو که از شما بالا تره 

و دلتون گرم باشه که موقع بی پناهی میتونید بهش پناه ببرید کافیه 

حالا خودم بی پناهم نمیدوم باید از کی راه چاره پیدا کنم 

کاش این عمامه داران محترم انقدر در این سال ها وجه خودشونو به هر راه و بی راهی خراب نمیکردن حداقل ادم به  یه شماره ای ازشون زنگ بزنه بگه حاجی دیس کانکت شدم 

چطوری دوباره وصل شم 

با فیلتر شکن با پروکسی 

با چی 

یه کاری کردن برای وظیفه ی اصلیشون ادم نمیتونه بهشون رجوع کنه 

هیییی بابا 

درست میشه اینم چیکار کنم تهش زنگ میزنم مشاورم بهش میگم حالم بده بگو چیکار کنم 

میل اونم ندارم دیگه 

داره کم کم موقع بیداری جوانان ایرانی میشه برای  اینکه بیدار بشن و برن به سوی اینده ای روشن 

بله از پشت صحنه میگن بیلااااااخ :)

احساس میکنم مدت هاست یه موفقیت خوشحال کننده نداشتم 

احساس خنگی و بی استفادگی دارم 

اصلا میرم بلاگر میشم والا 

صبح به صبح ظهر به ظهر میگم سلاااااااااااام  دوستای گلم بچه ها امروز واقعا هوا یه جوریه که انرژی مثبت توش جریان داره من مطمئنم امروز برای هممون معجزه اتفاق می افته 

بعدم سر ظهر عکس ناهار میذارم  ظرف و ظروفم شکر خدا زیااااد داریم  اینش خوبه :)

تند و تندم پشت میذارم برای شرکت در قرعه کشی پیج من و دوستای گلم رو فالو کنید 

شب به شبم یه اهنگ از علی یاسینی میذارم میبرمتون دور دور 

هووورا خوبه ؟

پشت صحنه یک صدا میگن بیلاخ 

خوب اینم تصویب نشد 

منم نمیدونم باید چطوری این پست و تموم کنم 

جهت اینکه این پست براتون مفید باشه بذارید خدمتتون بگم که هل شده کیلویی یه میلیون 

بدونید به هرحال شاید بدردتون خورد

میبوسمتون با ماسک 

اااا صدای خش خش جارو میاد از تو خیابون

اقاااا من رفتم 

و من الله توفیق



ما و لک لک های سر به هوا

همچی اینطوری نمی مونه مگه نه؟

من رها میشم مگه نه؟

خوب میشه همچی مگه نه؟

من بزرگ میشم نه بزرگتر میشم بعد فرار میکنم میرم دور خیلی دور میگردم خوشبختی رو پیدا میکنم

بالاخره یه جایی خوشبختی هست

نشد پیش ما باشه نشد برای ما و جایی که هستیم باشه

بالاخره لک لک ها هم اشتباه میکنن مگه نه ؟

ما جای اشتباهی به دنیا اومدیم شایدم زمان اشتباه نمیدونم

بالاخره میگذره ولی خوب سخت میگذره

کاریشم نمیشه کرد

 

پست حاوی چسناله است پست شاید موقت به اندازه ی خوشی های این روز های مان

سلام راستش اصلا نمیدونم باید این پست چطور شروع کنم  انقدر که از فضای نوشتن دور افتادم راستش من از خودمم دور افتادم این من امروز اصلا برای ناشناخته اس من اصلا دیگه این ادمی  که الان هستم و نمیشناسم 

حالم بد خیلی خییییییییییییییلی بیشتر از خیلی اگر بخوام درباره ی کرونا حرف بزنم باید بگم الان درست 3 ماه 20روز هست که من خونه نشینم بیشترین فاصله ای هم که از خونه خارج شدم  دم در حیاط بوده که پست اومده مانتو و شالی هم که باهاش تا توی حیاط میرم توی تراس همیشه با دستکش میرم بعدم  دوش الکل میگیرم 

شکر خدا مامان هست تمام موارد رعایت میکنه بهمون یاداوری میکنه کنترل میکنه و خلاصه میگذره 

 اخرین باری  هم که رفتم پایین پیش مامان بزرگ اینا 3 اسفد بود رفتم دلمه بیارم از خونشون  و هنوز داخل این خونه نرفتم هنوزم که هنوزه نرفتم که چایی باهاشون بخورم از 

بدبختی های زندگیم بگم اونا  بگن غصه نخور میگذره اینا همش میگذره دایی هام همه چایی عصرونه اشون خونه ی پدر و مادر از دست دادن همه ی ما دورهمی های اخر هفته ی خونه ی مامان برزگ و بابا بزرگ از دست دادیم و تنها با لبخند های پشت موبایل و تجدید خاطرات خوشیم 

ولی خوشیم به همین بودنه  اینکه هستن  کاش همه باشن در کنارم هم با خانواده کسی داغ نبینه  از کرونا از حوادث اشتباهی این روز ها 

از اینکه چرا ماها هست که  حالمون خوب نمیشه از اینکه افتادیم توی یه سیکل بدبختی که تموم نمیشه ما رو بیشتر توی خودش میکشه ذره ذره داره ما رو می بلعه و ما با این درد 

انگار داریم کنار میایم بدون اینکه بفهمیم چی داریم میشیم چی داره میشه امان امان 

برگردیم به حال من این روز های خودم  دلم میخواد این روز ها خیلی گریه کنم ولی گریه ام نمیاد کاش گریه ام میومد خالی میشدم 

کاش میشد با کسی غریبه حرف زد  یادمه یه بار خوندم توی همین چین تش گرفته ی اسمشو نبر 

میگفتن یه رستوران یا کافه هایی هست درست یادم نیست که میری اونجا و ادم های هستن که اونجا شغلشون اینه که میان میشینن همراه تو غذا میخورن و به حرفات گوش میدن خوبه ها فکر کن باحاله ادم تمام حرف ها شو به کسی بزنه که نمیشناسه والا کی کی به کیه تاریکیه البته به درد ایران نمیخورد فردا طرف تو خیابابون  یه باره  می دیدت میگفت اااا تویی که فلان شدی فلان مشکلت حل شد یا تهدیت میکرد   حرفاتو پخش میکنم البته زندگی چس ما چیزی برای پخش کردن نداره :)

به هرحال کلا اگر یکی ازم بپرسه فایده ی مشاور رفتن چیه میگم بزرگترین فایده اش اینه میری هر چی حرررف هست تو مخت میگی از حرف حسابی تا شر و ور 

بعدم یکم به درک حالت از خودت کمک میکنه   بعدم  نگران این نیستی که طرف غصه اتو بخوره یا برات ناراحت بشه یا شبا بخاطر تو و غصه ی تو نخوابه 

به طوری کلی شاید اگر توی یکی از این بلادای کفر بودیم  الان با یکی دوست بودم اونم بهم میگفت کااااما ن بابا بیا عشق و حال کنیم برای اینده برنامه ریزی کنیم 

بعدم من بگم من نگران همین اینده ام استرس  همین اینده ی کوفتی منو کشت 

اونم بگه مگه حواست نیست بابا ما تو کاناداییم  اینجا همچی فرق داره اینجا اگر چیزی سخت باشه ارزششو داره اینجا استرس بالاخره تموم میشه از استرسی به استرس دیگه ای تبدیل نمیشه 

اینجاادم میتونه کمی زندگی کنه 

ای حضرت ادم ای حضرت ادم اخه چی بگم من 

سیب   ارزش داشت سیب اصلا ادمو گشنه میکنه 

اگر موزی بود ته دلتو بگیره هندونه ای طالبی  یکم خنک بشی 

توت فرنگی باشه  جذاب باشه هلو و زرد الو باشه خوردنش  راحت باشه اخه سیییییب 

خوبه حالا ببین کاراتو 

الان عمر من که انداره ی تو نیست چس مثقاله همین چسم بخش اعظمش داره تو گوه میگذره 

خدایا چی بگم بازم شکر ادمایی هستن که چی بگم .............

این روزا  خیلی دیگه چیزی بهم حال نمیده اون موقع میشد با یه خوردنی کمی حالم و خوب کرد با یالاد سزار با برگر و پیتزا  مرغ سوخاری سوسیس بندری کپه و خیلی چیزای دیگه ولی الان دیگه همونا هم نیستن  که 2 ساعت به زندگی امیدوارت کنن 

  چقدر این پست قر و قاطی شد 

هنوز حرف دارم ولی از اونجایی که ادم بد اخلاق داغون بی حوصله ای شدم حوصله ندارم دیگه 

خیلی خستم من فقط خیلی خستم 

از طلوع و غروب تکراری این روز ها 

من حتی حتی میترسم گله و شکایت کنم مبادا اوضاع از این بدتر بشه در صورتی که چیزی واقعا دست من نیست من برای روحیه ی خودمم کاری از دستم بر نمیاد 

  هر جا احساس کردم نفسم بالا نمیاد قلبمم داره میپکه پروپرانولول می خورم  شل میکنه  قلبم  راه نفسم باز میشه حداقل 

خلاصه که چی بگم مراقب هم باشین هم به خودتون هم به بقیه الکل بپاشید یه کرم مرطوب کننده  پیش الکل هاتون باشه دستاتون رو برای بعد کرونا میخواید برای رقصیدن و دست زدن های توی دورهمی و عروسی معلوم نیست کی باشه 

خدا هست بالاخره ته تهش خدا هست 

فعلا   


ای کاش میشد مرد بی انکه مادر بفهمد

من  کاری از دستم بر نمیاد جز اینکه از مامان معذرت بخوام  بخاطر  اینکه دخترش منم 

بگم ببخشید با اینکه هیچی دست من نبود ولی ببخشید 

ببخشید دخترت من شدم 

ببخشید که خدا تو رو درگیر ادمی مثل من کرد 

ای کاش می شد فرار کرد از تو مامان

  از تو از محبتات  ایکاش میشد نباشم تو زندگیت 

مامان کاشکی منو نداشتی 

من یه ادم استرسی که باید مدام نگرانش باشی 

ادمی که نمیدونی باید باهاش چیکار کنی

ادم نمیدونی باید چندبار بهش فرصت بدی باهاش راه بیای 

مامان کاش انقدر خوب نبودی 

کاش همه نمیدونستن خوبی 

کاش انقدر کامل نبودی

کاش من انقدر ناقص نبودم 

کاش خدا منو یکم با استعداد می افرید 

کاش باهوش بودم 

مامان کاش انقدر کاشکی تو زندگیم نبود.

مامان خییییییلی ببخشید که بچت منم 

باشه ؟

مامان ببخشید که تو بهترین کنار من بدترینی 

ببخش 

ای کاش میشد مرد بی انکه مادر بفهمد 

من سال هاست مرده ام 

میان بغض های شبانه 

خنده های کودکانه 

و میان شلوغی شهر 

هر کجا دیده باشی مرده ام 

هنوز نفس میکشم 

راه میروم 

لبخند میزنم

اما باور هایم 

مرگ من مرگ ارزوها و رویا هاست 

مرگ رویا هایم 

مرگ کوچ پرستو ها که خانه ی خود را گم کرده اند 

سال هاست میان بخت سیاه خود نفس میکشم 

و مادر خوشحال از نفس کشیدن من 

اما سال هاست مرده ام 

ارزو های من شده خاطره برای تو

خدایا سلام 

ببخشید مزاحمت شدم واقعیت اومدم بگم تو رو خدا تو رو به خودت قسم این بازی با من تموم کن نکن این کارو با من

 من نمیتونم این چه بازی که با من راه انداختی 

هر چیزی رو که میخوام باید دقیقا طی چند روز یا چند ساعت بعد دست یکی ببینم 

ظهرش میگم خدایا این کارو برام جور کن بعد عصرش برای دوستم که اصلا  براش مهم نیست این اتفاق براش بی افته یا نه اتفاق می افته 

الان میخوای چی بهم یگی بگی از من بدت میاد 

خوب مگه من انتخاب کردم بیام به این دنیا که الان اینجوری با من داری تا میکنی 

من که همیشه گفتم تو حواست به من هست  همیشه سعی کردم نشونه هاتو پیدا کنم 

میدونم بنده ی  دل راضی کنی نیستم 

ولی تو که این همه بنده داری که دلتو خوش کنن 

ولی مگه  من غیر تو کسی  رو دارم نه دارم ؟ 

 بگو خوب تو نباشی به کی پناه ببرم بگو من میرم همون جا 

خدایا از مرگ میترسم ب که بگم منو ببر 

 خودکشی هم کنم که گناه باز فایده نداره 


بعدم خانواده ام چی میشن اینم هیچ 

خودتم از من بدت میاد خوب الان چیکار کنم 

بگو  بگو تا من همون کارو کنم 

من دیگه بلد نیستم نمیدونم باید چطور بگم  با من باش بگم یه نگاهت به زندگیم  تا اخرین نفسم تو این دنیا خوش بختم چون نگاهم کردی 

خدایا میدونی برات انجام اون کار سخت نیست میدونی برام انجام نمیدی 

میدونی منو حسرت به دل میذاری 

ای کاش یکی بود یکی که بم میگفت 

غزل تو میتونی حروم نکن خودتو تو پتانسیل داری 

حیفه  

خدایا انقدر سخته برات که یه کاری کنی اون مرتیکه ازم تعریف کنه 

تف به هرچی اموزشگاه کنکوره 

تف به من که محتاج تعریف شدم 

تف به من که نمی تونم نظر کسی رو جلب کنم 

تف به  من که خدا هم منو نمیخواد 

تففففف به من